درخت سیزدهم
دوشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۶ ق.ظ
روز با تو، شب بهیادت
قصّه با اسمِ تو قصّهاست
دل یکی بود و نبوده
به همیشهی تو بستهاست
عقل با تو، دلْ بهیادت
خونه با نوره تو خونهاست
روز از نوره تو روزه
نور اوّلین نشونهاست
دل یکی بود و نبوده
حالِ دل بیتو چگونهاست...
___
من گذشتم از گذشته، واسه فــردا بیقرارم
جز صدا کردن اسمت، اینجا چارهای ندارم
اسمِ تو راه فراره ، اسمِ تو خودِ قراره
روز ِ من بیتو و اسمت
شب ِ تاره... شب ِ تاره...
___
روز با تو، شب به یادت
قصّه با اسم ِ تو قصّهاست
دل یکی بود و نبود ِ
به همیشهی تو بسته است
برگها در دستِ باده
درد از تو یادگاره
برگ و درد و نالهی باد
تو رو یادِ من میآره...
دل یکی بود و نبوده
آه اگه بارون بباره...
___
باز باران با ترانه
عکسِ تو آرامِ خانه
عاشقی تو، راست گفتی!
راست گفتم، عاشقانه
عکسِ تو راهِ فراره
عکس ِ تو خود ِ قراره
بیتو و تکرار عکست
شب ِ تاره... شب ِ تاره... شب ِ تاره... شب ِ تاره...
___
روز با تو، شب به یادت، قصّه با اسمِ تو قصّه است
دل یکی بود و نبوده، به همیشهی تو بسته است
قصّه با اسمِ تو قصّهاست
دل یکی بود و نبوده
به همیشهی تو بستهاست
عقل با تو، دلْ بهیادت
خونه با نوره تو خونهاست
روز از نوره تو روزه
نور اوّلین نشونهاست
دل یکی بود و نبوده
حالِ دل بیتو چگونهاست...
___
من گذشتم از گذشته، واسه فــردا بیقرارم
جز صدا کردن اسمت، اینجا چارهای ندارم
اسمِ تو راه فراره ، اسمِ تو خودِ قراره
روز ِ من بیتو و اسمت
شب ِ تاره... شب ِ تاره...
___
روز با تو، شب به یادت
قصّه با اسم ِ تو قصّهاست
دل یکی بود و نبود ِ
به همیشهی تو بسته است
برگها در دستِ باده
درد از تو یادگاره
برگ و درد و نالهی باد
تو رو یادِ من میآره...
دل یکی بود و نبوده
آه اگه بارون بباره...
___
باز باران با ترانه
عکسِ تو آرامِ خانه
عاشقی تو، راست گفتی!
راست گفتم، عاشقانه
عکسِ تو راهِ فراره
عکس ِ تو خود ِ قراره
بیتو و تکرار عکست
شب ِ تاره... شب ِ تاره... شب ِ تاره... شب ِ تاره...
___
روز با تو، شب به یادت، قصّه با اسمِ تو قصّه است
دل یکی بود و نبوده، به همیشهی تو بسته است
وقتی پلاک شونزده آبان رو گوش کنی و همزمان بنویسی، حس خوبی بهت میده. بهخصوص اینکه چیزی داری برای نوشتن، بدونِ حرف نیستی حدّاقل. حتّی میتونی فککنی اینا حرفایِ خودته و راحت داری مینویسیشون. ولی بعدش، هرجوری نگاه کنی حرفایِ خودت نیست. فعلاً که بهوجودِ اون "بَعد" هم شک دارم، پس فکنکنم اشکالی داشتهباشه.
همین چند خطّ کافیه. هرچی مونده فکره، وهم و خیال و گمان و تردیده...
+ شونزده، آبان... به یه روزی نزدیکن. یادت میآد.
همین چند خطّ کافیه. هرچی مونده فکره، وهم و خیال و گمان و تردیده...
+ شونزده، آبان... به یه روزی نزدیکن. یادت میآد.
۹۴/۰۴/۲۹